English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3604 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
black body U قسمت خطرناک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hot spots U نقاط خطرناک یا خیلی خطرناک در منطقه الوده به مواد رادیواکتیو اتمی
hot spot U نقاط خطرناک یا خیلی خطرناک در منطقه الوده به مواد رادیواکتیو اتمی
compromising emanation U پیام خطرناک از نظر تامین مخابراتی ارتباط خطرناک
run a risk <idiom> U ریسک خطرناک ،نا امن خیلی خطرناک
butted U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
terne U ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
quartersaw U الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
ecphora U پیش آمدگی [طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
terneplate U ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
plank U قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
shuttling U حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
long bone U که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
herculean U خطرناک
malignant U خطرناک
dicey U خطرناک
grave U بم خطرناک
graves U بم خطرناک
gravest U بم خطرناک
jeopardous U خطرناک
critical U خطرناک
unsafe U خطرناک
perilous U خطرناک
hazardous U خطرناک
parlous U خطرناک
cross disbursing U انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
base section U رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
pernicious anemia U کم خونی خطرناک
marginal U حاشیهای خطرناک
offensive weapon U سلاح خطرناک
black propaganda U تبلیغات خطرناک
between wind and water U در جای خطرناک
perilously U بطور خطرناک
hazardous goods U کالاهای خطرناک
hazardous goods U امتعه خطرناک
dangerously U بطور خطرناک
death traps U بسیار خطرناک
disastrous U خطرناک فجیع
dangerousness U وضعیت خطرناک
serious U سخت خطرناک
critically wounded U مجروح خطرناک
danger area U منطقه خطرناک
dangerous play U بازی خطرناک
death trap U بسیار خطرناک
danger bearing U سمت خطرناک
warm corner U جای خطرناک
predicaments U وضع خطرناک
predicament U وضع خطرناک
danger space U فضای خطرناک
sthenic U قوی خطرناک
venturesome U با تهور خطرناک
breakneck U فوق العاده خطرناک
danger space U فضای هوایی خطرناک
pixies U ادم بازیگوش و خطرناک
pixy U ادم بازیگوش و خطرناک
calamitous U مصیبت بار خطرناک
imminent U قریب الوقوع خطرناک
malignantly U بطور خطرناک یاردی
dicey <idiom> U خطرناک [اصطلاح روزمره]
hairy <idiom> U خطرناک [اصطلاح روزمره]
pixie U ادم بازیگوش و خطرناک
section U قسمت قسمت کردن برش دادن
sections U قسمت قسمت کردن برش دادن
subcritical U زیر مرحله خطرناک وبحرانی
cockatrice U ادم خیلی مضر و خطرناک
krait U مار سمی و خطرناک هندی
porbeagle U کوسه ماهی خطرناک اقیانوس
wipe out U افتادن خطرناک از روی تخته موج
near collision U فاصله خیلی خطرناک برای دو هواپیما
fanfold U یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
shuttle U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttled U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttle U حمل کردن قسمت به قسمت
executing agency U قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
shuttles U حمل کردن قسمت به قسمت
shuttled U حمل کردن قسمت به قسمت
shuttles U قسمت قسمت حرکت کردن
small craft warning U پرچم قرمز یا چراغ قرمزبعلامت باد شدید و دریای خطرناک
aldis lmap U چراغ چشمک زن مخصوص اعلام خطرناک بودن باند فرود
public relations officers U رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officer U رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
detachments U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachment U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
army nurse corps U قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
enlisted section U قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
shuttle U راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttled U راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttles U راهپیمائی قسمت به قسمت
throttled U عبور قسمت به قسمت
parts per million U قسمت در میلیون قسمت
throttle U عبور قسمت به قسمت
to sell in lots U قسمت قسمت فروختن
throttles U عبور قسمت به قسمت
throttling U عبور قسمت به قسمت
shuttle U بمباران قسمت به قسمت
shuttled U بمباران قسمت به قسمت
shuttles U بمباران قسمت به قسمت
p.p.m U قسمت در یک میلیون قسمت
labeled cargo U کالای برچسب دار کالای علامت داری که معمولا خطرناک است
forward overlap U پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
cross refer U از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
railway division U قسمت عملیات راه اهن قسمت ترابری با راه اهن
division police petty officer U درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
cellular unit U یکان قسمت به قسمت یکان مبنا
skeg U قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
skag U قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
snick U قسمت
plank U قسمت
cross section of a gravity dam U قسمت
section U قسمت
arm U قسمت
instalments U قسمت
instalment U قسمت
installments U قسمت
pieces U قسمت
piece U قسمت
sections U قسمت
batches U قسمت
Corp U قسمت
department U قسمت
in sections U قسمت قسمت
departments U قسمت
in part U در یک قسمت
division U قسمت
divisions U قسمت
head stall U قسمت سر
feck U قسمت
caboodle U قسمت
compartmental U قسمت قسمت
segments U قسمت
kismet U قسمت
it fell to my lot to go U قسمت
ratio U قسمت
ratios U قسمت
compartment U قسمت
compartments U قسمت
dole U قسمت
internode U قسمت
underfoot U قسمت کف پا
sect U قسمت
sects U قسمت
segment U قسمت
data division U قسمت
batch U قسمت
percentages U قسمت
grist U قسمت
component U قسمت
part U قسمت
components U قسمت
portion U قسمت
rashers U قسمت
portions U قسمت
units U قسمت
rasher U قسمت
detachments U قسمت
percentage U قسمت
partitions U قسمت
piecemeal U قسمت به قسمت
cantos U قسمت
partition U قسمت
agency U قسمت
agencies U قسمت
unit U قسمت
party U قسمت
canto U قسمت
detachment U قسمت
key facility U قسمت مهم
intercommand U بین قسمت
interservice U داخل قسمت
radical U قسمت اصلی
intelligence service U قسمت اطلاعات
installation type U نوع قسمت
installation property U اموال قسمت
headquarters detachment U قسمت ارکان
hauling part U قسمت کشنده
hauling part U قسمت متحرک
head piece U قسمت بالا
component U عضو قسمت
headquarters detachment U قسمت قرارگاه
hilted U قسمت عقبی
hypoderm U قسمت زیرجلد
staff U قسمت ستاد
radicals U قسمت اصلی
chapter U قسمت باب
portion U سرنوشت قسمت
portions U سرنوشت قسمت
installation property U دارایی قسمت
partitions U قسمت کردن
millesimal U یک هزارمین قسمت
chapters U قسمت باب
moiety U قسمت مساوی
initials U اولین قسمت
initialling U اولین قسمت
initialled U اولین قسمت
initialing U اولین قسمت
initialed U اولین قسمت
initial U اولین قسمت
naval establishment U قسمت دریایی
northwards U قسمت شمالی
Recent search history Forum search
119 hrs · Sometimes the good you try to do to help others, ends up being thrown back at your face. Do things for Allah's sake, not to please people.
1time is prceious it has great
1Profiles are unique pages where one can ‘‘type oneself into being’’
1Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
2Let me know when you're done.. (kiss) Im gonna get ready for you!
1afterbody and a forebody; at least one activatable flow effector on the missile or aircraft afterbody;
1 moves up the range
1you are in too much of a hurry.the young lady herself is fine.
1cartridge
1i was rebelling now
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com